عرضه «صدایی که از اعماق وجودم می‌آمد» در کتابفروشی‌ها | قصه زن فرانسوی که شیعه شد زیاد بغل کردن نوزاد خوب است یا بد؟ ویدئو | روایتی دخترانه از زیارت امام رضا (ع) نجوا‌های دختران مشهدی با امام رضا(ع) ۶ مدال ایرانی بانوان در پایان روز سوم دوومیدانی غرب آسیا کسب شد صرف هزینه میلیاردی بانوان پولدار برای مادرشدن بدون بارداری! زنان، درگیر دوگانه اشتغال و مادری آیت‌الله رئیسی به ارتقای جایگاه زنان و ضرورت میدان‌دادن به آنان معتقد بود مادر مشهدی در هفته سی و سوم بارداری صاحب ۴ فرزند دختر شد حرم نوشت‌های یک خادمه | عزت نفس گمشده مادر نقد و بررسی فیلم «زنانی که با گرگ‌ها دویده‌اند» از نگاه دختران دهه هشتادی با حضور کارگردان دیدار دختران رسانه‌ای «شهربانو» با مدیرعامل موسسه فرهنگی شهرآرا انتقاد خزعلی از کمبود اساتید متخصص در حوزه مطالعات زنان انسیه شاه‌حسینی: حقوق زنان هنرمند برای آیت‌الله رئیسی مهم بود اینستاگرام روی موج بی‌اخلاقی افزایش تعداد فروشندگان ترمز بازار مسکن را کشید (۱۰ خرداد ۱۴۰۳) خبرنگاران زن فلسطینی قربانیان ترورهای هدفمند اسرائیل بی‌بی منجمه؛ بانوی نامدار ایرانی در عرصه ستاره‌شناسی زنان می‌توانند در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کنند؟ بیشتر کشته‌شدگان حمله به اردوگاه رفح زنان و کودکان بودند
سرخط خبرها
روایت «مردم نهاد» از تشکلی فعال در زمینه فرزندآوری و فرزند پروری | بارقه‌های نور و امید با «مهر مادری»

روایت «مردم نهاد» از تشکلی فعال در زمینه فرزندآوری و فرزند پروری | بارقه‌های نور و امید با «مهر مادری»

  • کد خبر: ۲۰۲۴۳۴
  • ۰۶ دی ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۹
«مهر مادری» می‌تواند مثل خوشه‌های نور، دیوار‌های بلند زندگی را رنگی کند، می‌تواند تا قامت آسمان قد بکشد و ستاره‌های بلورین را از تاریکی شب جدا کند و آن را در دامن یک خانواده، گرم و صمیمانه بچیند.

به گزارش شهرآرانیوز، این جا گریه‌های کودکان وسط خنده هایشان محو می‌شود و عاشقانه‌های مادرانه، لالایی اش خوش آهنگ‌تر می‌شود.

صحبت از موسسه «مهر مادری» است؛ تشکلی مردم نهاد که با محوریت فرزندآوری و فرزند پروری کمر همت بسته تا گره‌های این مسیر را باز و جوانه‌های یک تولد را در کانون خانواده‌ها سبز کند.

«مهرمادری» رستنگاهِ تلفیقی از خواستن و توانستن است و محدودیت در بستر آن معنایی ندارد، این جا همه چیز تولد و «شدن» است، این جا اعجاز عشق مادرانه یک بار دیگر تبلور می‌گیرد و از هیچ، همه چیز را رقم می‌زند؛ از نیستی، هستی می‌سازد و مسیری را هموار می‌کند که منتهی می‌شود به تولد یک «انسان»؛ انسانی که خلقت برتر خدای جهانیان است؛ چنان که به تماشای آن بنشینی و زیرلب زمزمه کنی: تبارک ا... احسن الخالقین. با شماره جدید «مردم نهاد» همراه باشید تا روایت تشکلی فعال در زمینه فرزندآوری و جوانی جمعیت را بخوانید.

تولد مهرمادری

حسی پر از دوست داشتن‌های مادرانه را به من منتقل می‌کند. وقتی صحبت می‌کند آرامش، آهنگ کلامش می‌شود انگار که پس از یک خستگی عمیق، یکی قصه‌های شب را برایت نجوا می‌کند.

درحالی که لبخند می‌زند خودش را مادر سه فرزند معرفی می‌کند؛ این اولین دیالوگ او در معرفی خودش است. سپس ادامه می‌دهد: «راحله دانشمند هستم، متولد ۱۳۶۰». خانم دانشمند مدیر مجموعه «مهرمادری» است، اما خودش دوست ندارد او را مدیر خطاب کنم؛ چراکه معتقد است اعضای مجموعه همگی مثل اعضای یک خانواده هستند.

وقتی درباره چگونگی شکل گیری این مجموعه سوال می‌کنم، می‌گوید: «علاقه برای تشکیل گروه جهادی مهر مادری حدود سال ۱۳۹۲، قبل از تولد فرزند سومم در من شکل گرفت. حدود ۱۵ سال است که به عنوان مدیر یک موسسه فرهنگی مشغول خدمت هستم.

علاقه مندی من به کودکان برای اطرافیانم خیلی واضح است برای همین دغدغه کودکان من را همیشه درگیر با خانواده‌ها می‌کرد؛ بنابراین به واسطه شغلم ارتباط نزدیک تری با مادران در جلسات و سمینار‌های آموزشی گرفتم و با دغدغه‌های آن‌ها آشنا شدم، دغدغه‌هایی از قبیل این که خیلی از خانواده‌ها دوست داشتند فرزندی داشته باشند، اما موانعی وجود داشت یا این که مادر یا پدر مایل به فرزندآوری نبودند. از طرفی، خانواده‌هایی را می‌دیدم که چهار یا پنج فرزند داشتند، اما از برخورد بد جامعه با آن‌ها شاکی بودند».

صدایش پر از هیجان است، زبان بدنش هم این را نشان می‌دهد، درست شبیه آدمی که تمنای خدمت رسانی را دارد و دلش می‌خواهد همه قله‌های این مسیر را فتح کند. با لبخندی ادامه می‌دهد: «یک اتفاقی برای من تلنگر شد که مادری کودکش را برای ثبت نام به مجموعه ما آورد و در فرم مشخصات در قسمتی که باید می‌نوشت چند فرزند دارد، چیزی درج نکرده بود. وقتی به او یادآور شدم که این قسمت را پر کند، با حالتی خجالت زده گفت یک دو سه تایی دارم. وقتی متوجه این حالتش شدم به او گفتم که با افتخار بگو؛ چراکه شما شاغل هستید و توانسته اید امور فرزندانتان را به درستی سامان دهی کنید، به من هم آموزش بدهید، چون من هم دوست دارم فرزندان بیشتری داشته باشم.»

خانم دانشمند ادامه می‌دهد: «گفت و گویی که من با این خانم داشتم نیم ساعت به طول انجامید و این خانم خیلی احساس آرامش کرد. وقتی می‌دید یکی هست که به خاطر این همه زحمتی که می‌کشد، نگاه مثبتی به او دارد و درک این را دارد که مادری و شاغل بودن در کنار هم سخت است، برایش خوشایند بود.

این که به این افراد می‌گوییم که درکنارت هستیم حتی اگر فرزندش را ثبت نام می‌کند، هزینه مالی ندارد و برایش با تخفیف ویژه این کار را می‌کنیم، حمایت‌های کوچکی بود که هم به مخاطبم و هم به من این انرژی را داد که کم کم وارد این حوزه بشویم. این موضوع منجر به شکل گیری هسته اولیه این تفکر در موسسه ما شد که ما می‌توانیم موثر باشیم، چون علاقه‌مند به فرهنگ خانواده هستیم.

هسته اولیه گروه ما خانوادگی بود و همکاران من هم به آن اضافه شدند؛ بنابراین در حوزه فرزندآوری و فرزندپروری اگر افراد نیاز به کمک‌های عاطفی، روان شناختی، مشاوره و کمک‌های اجتماعی و اقتصادی داشتند، در کنار آن‌ها بودیم.»

مدیر موسسه «مهرمادری» درباره جزئیات این مجموعه می‌گوید: «این مجموعه ذیل موسسه فرهنگی نرجس خاتون توس است که از اداره ارشاد مجوز دارد. ما هنوز مستقل نشده ایم و موسسه «مهر مادری» همچنان فرزند موسسه نرجس خاتون است. موسسه نرجس خاتون هم موسسه‌ای فرهنگی قرآنی است که با رویکرد قرآنی سبک زندگی اسلامی، مباحث روان شناسی، مشاوره ای، فرزندپروری و استعداد یابی را پیش می‌برد.

تعداد مددجویان ما که به آن‌ها خدمت مالی ارائه می‌کنیم، ۸۵ نفر از شهر‌های مختلف ازجمله مشهد، بروجرد، سبزوار، شهریار، شاهرود، کرمان، تهران، بجنورد و چند شهر شمالی است و کسانی که کمک غیرمالی به آن‌ها ارائه می‌کنیم، تعدادشان آن قدر زیاد است که آمار آن را ندارم. اعضای اصلی مجموعه هم فکر می‌کنم ۱۵ تا ۱۶ نفر هستند، اما خیران ما عدد ثابتی ندارند و تعداد آن‌ها تاکنون حدود ۱۳۲ نفر است.»

او ادامه می‌دهد: «تجربه جذابی که من دارم، این است که خیلی از دغدغه‌هایی که خانواده‌ها دارند با همان یک تا سه بار مشاوره اول رفع می‌شود. وقتی یک خانم متوجه می‌شود خانم‌هایی هستند که مثل خودش مادر هستند، دغدغه‌مند و شاغل هستند و بعضا مشکلات اقتصادی دارند، خیالش راحت می‌شود.

ما خیلی از وقت‌ها نیاز به حمایت‌های مالی نداریم. همین الان افرادی که نیازمند بودند و تصمیم داشتند که فرزندشان را سقط کنند، اما این کار را نکردند و ما به آن‌ها کمک کردیم فرزندشان را نگه دارند، آن قدر از نظر روحی و روانی آرامش گرفتند که حتی در عین نیازمندی دیگر نیاز به کمک و حمایت ما ندارند. خیلی از مواردی بوده که دیگر پیگیر نشدند و ما پیگیر شدیم.»

محوریت فعالیت ها؛ خانواده محوری

مددجویان را در سختی‌های مسیر مثل یک مادر شانه به شانه همراهی می‌کنند؛ انگار دست‌های سخاوت شان اندازه و نهایتی ندارد، روشنی و آرامش را در خانه‌ها می‌ریزند تا خاطره یک تولد به رنگ شوق و لبخند دربیاید.

خانم دانشمند درباره اقدامات موسسه «مهرمادری» می‌گوید: «ما سه گروه داریم که مشغول فعالیت هستند. یک گروه خیران ما هستند که ممکن است صرفا خیر باشند و کمک‌های مالی یا معنوی به مجموعه ما ارائه می‌کنند.

یک گروه دوستانی هستند که کمک فیزیکی می‌دهند یعنی در شناسایی، رصد، تحقیق یا رابط ما با شهر‌های دیگر و گروه‌های جهادی دیگر کمک می‌کنند یا ادمین فضای مجازی هستند؛ به نوعی همکار گروه هستند و خدمت جهادی می‌کنند. یک گروه هم مددجو‌ها هستند.

شیوه کار ما به این صورت است که یا ما آن‌ها را شناسایی می‌کنیم یا به ما مراجعه می‌کنند. مواردی را که ما شناسایی می‌کنیم از طریق رابط‌های ما به عنوان متخصصان در رشته‌های مختلف پزشکی است که به ویژه در حوزه سقط جنین مواردی را معمولا به طور ناشناس به ما ارجاع می‌دهند یا این که فرد خودش به ما مراجعه می‌کند؛ شنیده است ما حمایت‌هایی داریم، قصد سقط جنین ندارد و حاضر است در هر شرایطی فرزندش را نگه دارد، اما به هر شکلی مستاصل شده و حمایت خانوادگی ندارد.»

از او درباره راه‌های ارتباط مردمی با مجموعه سوال می‌کنم که پاسخ می‌دهد: «شماره روابط عمومی ما ۰۹۱۵۲۰۲۰۷۲۴، شماره ثابت دفتر ما هم ۳۸۷۹۳۰۹۳ است، ما شرایط خاصی برای پذیرش نداریم به غیر از این که واقعا نیازمند باشند.

از بین مددجویان مان پدر و مادری داشتیم که اهل کشور سوریه و هر دو این جا دانشجو بودند. آن‌ها دو فرزند داشتند و همسر ایشان فرزند سومشان را باردار شد. این جا غریب بودند و بیمارستان که رفتند حتی از ما پرس و جو می‌کردند که کدام بیمارستان بروند. آن‌ها مشکل مالی نداشتند و تنها نیاز به همدلی و کمک معنوی داشتند. مادر استرس داشت و می‌گفت من الان باید در کشور غریب تنها زایمان کنم و همراه ندارم. از اعضای مجموعه ما به عنوان همراه شب بیمارستان کنار این مادر ماندند و به مناسبت تولد فرزندش برای او دسته گل و همچنین هدیه‌ای برای فرزندش گرفتند.»

او ادامه می‌دهد: «فعالیت‌های ما چند جهت است به طوری که دید آن‌ها به فرهنگ ما تغییر کرد و باعث شد فرزند دومش را هم به مجموعه ما بیاورد و ما در یاد گرفتن زبان فارسی به فرزند دومش کمک کنیم. خدمات ما محدود به مادر نیست و خانواده محور است. خدمات آموزشی، دارویی، پزشکی و روان شناسی و... ارائه می‌دهیم. مثلا پدر بیکار است از طریق ارتباطاتی که داریم برای آن‌ها اشتغال ایجاد می‌کنیم. مثلا مدیر شرکتی هستند که در بحث کارآفرینی به ما کمک می‌کنند و برای پدرانی که بیکار هستند، زمینه اشتغال را فراهم می‌کنند.»

گفتمان سازی برای مقابله با سقط جنین

همان طور که چشمانش را به افکار درون ذهنش دوخته است، می‌گوید: «اگر یک ماهی هم در یک آکواریوم بمیرد، ذهنم یکی دو روز درگیر است. بعد چگونه موجودی را که خلقت انسان است، به راحتی از بین می‌برند؟ بالاخره هرچند کوچک که باشد، اما نطفه انسان است و مرتبتی از انسان را دارد.»

درحالی که چهره اش بهت زده شده است، ادامه می‌دهد: «نکته مهم در بحث مقابله با سقط جنین، فرهنگِ شیء پنداری نکردن جنین است. مردم فکر می‌کنند جنین، شیء است و آن را مثل یک غده در وجود زن می‌بینند که حالا آن را جدا کنم و دور بیندازم. ما دلایل سقط را احصا کردیم. بیش از ۶۴ دلیل وجود دارد که افراد دست به این اقدام می‌زنند و برخی از این دلایل شاید خنده دار هم باشد.»

لحن صدایش پر از تاثر می‌شود و ادامه می‌دهد: «مادری به این دلیل که در طبقه چهارم زندگی می‌کردند و منزلشان آسانسور نداشته، فرزندش را سقط کرده است.

دلیل اصلی را بر اساس تجربه زیست خودم و بر اساس شنیده‌ها در فردمحوری می‌بینم و آرزو‌ها و تخیلات بلندی که اکثرا دختران ما دارند. برخی با لذت پدر یا مادر بودن آشنا نیستند، چون درباره آن با افراد صحبت نکردیم؛ این موضوع ریشه در آموزش و پرورش دارد.

اگر جریان‌های فکری رقم بخورد، مدارس و معلمان و... ورود کنند و با نگاه محبت آمیزتری درباره فرزندآوری صحبت کنند و تجربیات خودشان را به اشتراک بگذارند کم کم این گفتمان ایجاد خواهد شد. برای هر جریان سازی باید قبل از آن گفتمان سازی صورت بگیرد. بهترین تمرین و رشد برای مسئولیت پذیری را در داشتن فرزند می‌دانم.

بزرگان می‌گویند من وقتی رشد می‌کنم که بتوانم دیگری را به خودم ترجیح بدهم و ایثار کنم. یکی از جنبه‌های ایثار پدری و مادری است. این موضوع کلام من نیست، کلام آدم‌های موفق دنیاست.»

خانم دانشمند درباره یکی از جریان سازی‌های این مجموعه در بحث گفتمان سازی می‌گوید: «از جریان سازی‌های دیگر ما برگزاری سمینار‌ها، کارگاه‌ها و کلاس‌های آموزشی در مهد‌های کودک و مدارس است. یکی از کار‌های ما جریان سازی و ایجاد این تفکر در بین نخبگان و دانشگاهیان است که اکثرا عضو افتخاری گروه ما هستند. مثلا خودشان عضو هیئت علمی هستند و سه یا چهار فرزند دارند. ما جلساتی با استادان می‌گذاریم و آن‌ها را ترغیب می‌کنیم که سرکلاس‌های خود مطرح کنند که چند فرزند دارند. به خاطر تاثیرگذاری استادان، دانشجو باور می‌کند و می‌داند که این استاد مقبول و محبوب من است و حرفش را راحت می‌پذیرد. یکی از کار‌هایی که جدا از کمک‌های اقتصادی و... باید صورت بگیرد، این گفتمان سازی است. تاکید ما این است که سختی‌های فرزندآوری را هم بگویند و در باغ سبز نشان ندهند. با گفتن سختی‌ها و در کنار آن شیرینی‌ها و دستاوردها، این اقدام بسیار اثرگذار است.»

خاطره شیرین یک نجات

با شنیدن حرف هایش انگار یکی قلاب انداخته در وجودم و تار‌های «مهر مادری» را از اعماق وجودم بیرون می‌کشد و دوباره از نو شروع به بافتن می‌کند، طوری که حس می‌کنم تمام روایت‌های تلخ و سختی که از مادری در ذهنم ساخته شده است، یکباره فرو می‌ریزد.

از مدیر موسسه «مهر مادری» می‌خواهم یکی از خاطراتش را از زمان فعالیت مجموعه برایم روایت کند، می‌گوید: «یک بار آموزش و پرورش طرقبه من را برای کلاس‌های آموزش خانواده دعوت به سخنرانی کرد. از آن جا که همزمان با این موضوع یکی از جریان سازی‌های ما ورود به حوزه‌های شغلی خاص بود، به عنوان نمونه آرایشگران طرقبه شاندیز را دعوت کردیم و برای آن‌ها سمینار گذاشتیم. در این جلسه مستندی به نام «خونریزی» را که تولید کشور آمریکاست، برای آن‌ها پخش کردیم. این مستند زیرنویس ترجمه داشت و ۲۰ دقیقه به طول انجامید. از آن جا که این مستند تاثیرگذار است، پس از پایان فیلم تمام آرایشگران چشمانشان خیس اشک بود.»

صحبت هایش که به این جا رسید با لبخندی می‌گوید: «حالا چرا قشر آرایشگران؟ چون آرایشگران به نوعی مشاور خانم‌ها هستند و با آن‌ها گپ و گفتگو دارند، درد دل می‌کنند و بعضا راهکار می‌دهند. مثلا با گفتن حرف‌هایی از قبیل این که شما این همه بچه داری؟ فاصله سنی اش با فرزند قبلی ات چقدر کم است، بدن خودت ضعیف می‌شود یا بدنت از فرم می‌افتد، دچار ریزش مو می‌شوی و... تاثیر می‌گذارند، یعنی به خاطر دلایلی به این ضعیفی تلقین روانی می‌کنند و فشار روانی به مادر باردار می‌آورند که متاسفانه بعضا دست به سقط جنین می‌زنند؛ بنابراین یک دست از این گفتگو‌ها و مشاوره‌ها در خیلی از جا‌ها ازجمله آرایشگاه‌ها اتفاق می‌افتد.»

صحبت هایش به این جا که می‌رسد کمی مکث می‌کند و با لبخند رضایت به من می‌گوید: «فکر می‌کنید بعد از این سمینار چه اتفاقی افتاد؟» برق کنجکاوی در چشم هایم می‌درخشد، مشتاقانه به او نگاه می‌کنم تا صحبت هایش را ادامه بدهد. سپس خانم دانشمند ادامه می‌دهد: «بعد از مدتی یکی از آرایشگر‌ها به موسسه زنگ زد و درحالی که اشک می‌ریخت از ما تشکر می‌کرد. او برایمان تعریف کرد که یکی از اقوامم باردار شده و قصد سقط جنین داشته است، اما من به خاطر آن سمینار اثربخشی که برگزار کردید، خیلی تلاش کردم که این بچه را سقط نکند و موفق شدم.» خوشحالی در چهره اش نمایان می‌شود و ادامه می‌دهد: «این خانم موفق شده بود و تماس گرفته بود، ما را در شادی خودش شریک کند.»

این جا خانه تشکل هاست

این صفحه خانه تشکل هاست؛ خانه‌ای که روایتگر تلاش‌های ویژه و متفاوت قشر‌های مختلف مردم در گذران زندگی و همراهی با مردم شریف این مرز و بوم است. از کار‌های خلاقانه دانش بنیان گرفته تا تشکل‌های اقتصادی، هنری، اجتماعی و ... اگر کاری که در تشکل تان انجام می‌دهید متفاوت و خاص است، این جا برای بیان تجربه و روایت اقدامات شماست. نام تشکل، توضیح مختصری از فعالیت و شماره تماس خود را در پیامکی که شروعش عنوان «مردم نهاد» است، بنویسید و برای ما به شماره ۲۰۰۰۹۹۹ ارسال کنید تا روایتگر تلاش‌های شما باشیم.

منبع: روزنامه خراسان 

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.